بدون شرح1

امروز 28 تیر.حالم خیلی عالی البته اگ دو مورد از دلتنگی و نگرانی هامو ازش فاکتور بگیرم.

یکیش دلتنگی برای پدربزرگم ک امروز دقیقا 20 روزه صداشو نشنیدم و نبوده و نشده ک توی این 20 روز حتی برای یک بارم جلوی چشام نباشه خدا بیامرزتت پدربزرگ مهربونم.و دلتنگی بعدیم برای ابجی زهرامه که 6روز پیش رفتن شهرستان وازش خبری نیست و خیلی دلم براش تنگ شده برای مهربونیاش خیلی دلم تنگ شده و خیلیم نگرانشم اخه وقتی داشت میرفت یه چند باری خون دماغ شده بود و براشم کامنت گذاشتم اما انگار به اینترنت دسترسی نداره وگرنه قول داده بود ک احوالی از خودش برام کامنت کنه امیدوارم ک هرجا هست سالم و تندرست باشه و رو لباش جز خنده چیز دیگه ای نباشه

همونجور ک توی پست قبلیم گفتم یه مدت خیلی حالم گرفته بود خیلی ناراحت بودم و همشم بخاطر این بود ک همیشه سعی کردم خوب باشم،صادق باشم،صاف باشم،دل کسیو نشکونم،وفادارباشم. اما همیشه باهام بد بودن باهام صادق نبودن همیشه دلمو شکستن همیشه بهم خیانت شد .اگ راستشو بخوای واقعا از خدا دلگیر بودم خیلیم دلگیر انقدی دلگیر ک میخواستم منم یه ادم بد باشم دلم میخواست مثل خیلی از پسرهای دیگ با احساسات دختر مردم باز کنم،هم زمان با چند تا دختر رفیق باشم، دروغ بگم ،حرفای توخالی بزنم ک به اصلاح امروزیا مخشونو بزنم اخه خیلی  از این افراد رو دور و بر خودم دیدم ک خیلیم دوستشون دارن  اما واقعا هرچی فکر میکردم میدیدم رضا هیچ جوره با این شرایط سازگار نیست درست عین یه درختی ک توی شرایط خودش میتونه رشد کنه ولی در یک شرایط محیطی غیر از خودش نه تنها رشد نمیکنه بلکه خشک هم میشه.واقعا این دوست داشتن یه دوست داشتن موقتیه و هرگز محاله ک یه دوست داشتن ابدی باشه

و خیلیم راجب خودم فکر کردم شاید در حقم نامردی و بی معرفتی میشه اما مطمعنم ک خدا قسمت منو  در یک فرد بهتر  و یه شرایط بهتر تر رقم زده و منم جز تسلیم بودن و صبور بودن در برابر تقدیر الهی کاری ازم برنمیاد و راضیم به رضاش و میدونم ک بهترین ها رو برام رقم میزنه

اره خیلی خوشحالم خیــــــلی زیاد اخه "خودمو بلدم" اخه فاصله بین احساساتم و عقلم خیلی کمه خیلی کم

و این برای من یه امتیاز بزرگه ک بخاطرش خدارو شکر میکنم البته خدارو بیشتر شکر میکنم که پدر مادری بهم داده ک  باتربیت خوبشون اینهمه خوبی رو توی بچه هاشون پرورش دادن.خوشحالم اگ پدرم از نظر مالی وضعش خوب نیست ولی بچه هایی داره ک با حفظ ابروش و شرافتش کاری کردن که همیشه سرش بالا باشه.مامان بابا دوستتون دارم

خیلی از پسرا و دخترا وقتی شکست میخورن یا دست به خود کشی میزنن و یا سیگاری میشن و یا خیلی از رفتارهای نا بهنجار دیگ ک بیشتر ناشی میشه از این فاصله زیاد بین عقل و احساساتشون ک عقلشون نمیتونه این احساساتشون رو کنترل کنه و براشون درد سر ساز میشه و همیشه تصمیمات احساساتی و نادرست میگیرن

من همیشه برای زندگیم هدف داشتم و دارم و خواهم داشت و هیچوقت هدفم با تکیه به هیچکس ساخته نشده ک بخواد با بودن یا نبودنش خرابش کنه و برای این موضوع هم خدارو شاکرم.برم خودمو آماده کنم برای کلاسم.

اره زندگی ادامه داره...